دردسرِ جدید «پوتین»
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۷۵۰۴۶
فرارو-پایگاه خبری "اسپکتیتور" در گزارشی ضمن اشاره به پیشرویهای اخیر ارتش اوکراین به ضرر مواضع ارتش روسیه، به طور خاص به آشکار شدن برخی مخالفتها با نوعِ مهندسی و مدیریت صحنه نبرد توسط کرملین از سوی برخی از تحلیلگران و چهرههای شناخته شده متحد ولادیمیر پوتین و کارزار نظامی وی در اوکراین پرداخته است.
در این میان، اسپکتیتور به طور ویژه به ابراز مخالفت جدی "رمضان قدیرف"، رهبر جمهوری چچن پرداخته و اوج گیری انتقاداتی از این نوع را به مثابه جلوههایی عینی از ایجاد شکاف در ردههای بالای فرماندهی ارتش روسیه و رهبری کلان این کشور در نوعِ مواجهه با معادله جنگ اوکراین دانسته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موضوعی که در نوع خود، اما و اگرهای زیادی را در مورد تبعات این مساله برای کرملین و شخص ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور ایجاد کرده و آنها را با پرسشهایی جدی در مورد ادامه جنگ اوکراین و نوعِ رویکرد مناسبی که تحت تاثیر مولفه هایِ مخصوصا داخلی باید آنها را اتخاذ کنند، ایجاد کرده است.
پایگاه خبری اسپکتِیتور در این رابطه مینویسد: «در بحبوحه جنگ اوکراین بسیاری به طرح این پرسش میپردازند که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به معمای واقعی کلمه تا چه حد اوضاع را در کنترل خود دارد؟ اخیرا ارتش اوکراین مجموعه از پیشرویهای سریع به ضرر نیروهای روسی را در میدانهای جنگ محقق کرده و بر اساس برخی گزارشها توانسته بار دیگر کنترل سه هزار کیلومتر مربع از خاک این کشور را از نیروهای روسی پس بگیرد. به گفته یکی از فرماندهان ارتش اوکراین، در جریان پاتکِ ارتش اوکراین به روس ها، "آنها سریعتر از دوندههای المپیک به سمت مرز فرار کرده اند".
در این راستا، یک فرد توجه بسیاری را به خود جلب کرده است: "رمضان قدیرُف"، رهبر چچن و از وفاداران به پوتین، با حضور در شبکههای اجتماعی از کارزار حمله روسیه به اوکراین و مدیریت حاکم بر آن انتقاد کرده است. در این چهارچوب وی در قالب یک یادداشت صوتی در پیام رسان تلگرام، عقب نشینی نیروهای روسیه از شهرهای ایزیوم و کوپیانسک را هدفِ انتقاد قرار داده است.
به گزارش فرارو، وی در پیام خود گفته است: "من برخلاف وزارت دفاع روسیه، یک استراتژیست نیستم. با این حال اجازه داده شده تا اشتباهاتی رخ دهند. اگر همین امروز و فردا تغییراتی در استراتژیهای به کار گرفته شده در چهارچوب عملیات ویژه نظامی علیه اوکراین انجام نگیرد، من حس میکنم که لازم خواهد بود تا خود شخصا با وزارت دفاع روسیه و رهبری این کشور ارتباط بگیرم و واقعیتهای میدانی را به آنها توضیح دهم".
این انتقادهای قدیرف به چند دلیل مهم ارزیابی میشوند. از ابتدای حمله روسیه به اوکراین، وی نیروهای نظامی چچنی را در این رابطه و در راستای اهداف پوتین به کار گرفته است. قدیرف در پیام صوتی خود ادعا کرده که ۱۰ هزار سرباز جهت بازپس گیری سرزمینهایی که در جریان پاتک ارتش اوکراین از دست رفته اند، در آماده باش هستند. پیشتر گزارشهای مختلفی از سطح بالای خشونت سربازان چچنی در جریان جنگ اوکراین و از جمله آنچه کنشگری آنها در فجایعی نظیر وقایع شهر "بوچا" اوکراین ذکر شده، منتشر شده است.
با این حال، انتقادهای قدیرف از پیشرفت جنگ اوکراین از منظرِ وفاداری شخصی وی به پوتین نیز حائز اهمیت است. در اوایل سال ۲۰۰۵ میلادی، قدیرف به عنوان معاون رئیس جمهورِ جمهوری چچن گفته بود که با توجه به نیاز روسیه به داشتنِ یک رهبری قدرتمند، پوتین باید به عنوان رئیس جمهور مادام العمر روسیه انتخاب شود. پس از انتصاب قدیرف از سوی پوتین به عنوان رئیس جمهور چچن در سال ۲۰۰۷، وی همچنان به ارتباط نزدیک خود با پوتین ادامه داده و سیاستها و رویههای وی به ویژه در عرصه سیاست خارجی را مورد حمایت قرار داده است.
با این حال، تصمیم اخیر رمضان قدیرف در محکوم کردنِ وضعیت کنونی کارزار نظامی کرملین در خاک اوکراین توضیح دهنده این نکته است که تا چه حد نارضایتیها مخصوصا در ردههای بالای فرماندهی روسیه در قبال جنگ اوکراین در حال افزایش است. جدای از این ها، موضع گیریهای افرادی نظیر رمضان قدیرف میتواند به مثابه تحرکاتی جهت بی اعتبار سازی ارتش روسیه نیز در نظر گرفته شود. اقدامی که در نوع خود میتواند مجازاتی همراه با جریمه نقدی به اندازه ۵۰ هزار روبل و یا حتی در برخی موارد تا ۱۵ سال حبس را به دنبال داشته باشد. کارزاری که البته عمدتا در مورد سربازان و افراد رده پایین اجرایی میشود.
البته که رمضان قدیرف تنها چهره حامی جنگ روسیه علیه اوکراین نیست که شروع به آشکار کردنِ مخالفتهای خود با این جنگ و نوعِ مدیریت آن کرده است. در تاریخ ۱۲ سپتامبر سال جاری میلادی، "سرگی مارکوف"، تحلیلگر سیاسی حامی کرملین و مشاور سابق ولادیمیر پوتین نیز در شبکه اجتماعی تلگرام حضور پیدا کرد و خواستار اقدامات قاطعانه تری در چهارچوب جنگ روسیه علیه اوکراین شد.
مارکوف با اشاره به تلاشهای کرملین جهت تحت فشار قرار دادنِ غرب با استفاده از ابزار انرژی گفت: "به رویاپردازیها در این رابطه که در زمستان سال جاری، اروپا یخ خواهد زد و ما (روسیه) نیز کاری انجام نخواهیم داد، پایان دهید. نَه اروپا یخ نمیزند. مردمِ این قاره فقط پوشش و لباس بیشتری را استفاده خواهند کرد. شما باید اقدامات جدیتر و واقعی تری را در دستورکار قرار دهید". اینکه دقیقا منظور مارکوف در موضع گیری اش از به کار بردن کلمه "شما" چیست و اینکه آیا آن را خطاب به حامیانش و یا شخص پوتین به کار برده چندان مشخص نیست، با این حال آنچه کاملا واضح است این مساله میباشد که اساسا دیدگاه وی با رویههای عمومی که روسیه اکنون در چهارچوب جنگ اوکراین از خود نشان میدهد، متفاوت است و مارکوف با آنها مخالف است.
دیگر تحلیلگران روسی نظیر، "الکسی چادائف" نیز یک گام به پیش گذاشته اند و تاکید کرده اند که ناکامیهای اخیر روسیه در اوکراین، تا حد زیادی ناشی از ناکامی و شکست کرملین در بسیجِ کل روسیه در رابطه با جنگ اوکراین به ویژه در حوزههایی نظیر اقتصاد و تامین نیروی انسانیِ جنگ بوده است.
در این میان یک سوال اساسی مطرح میشود و آن این است که تا چه حد این نارضایتیها میتوانند پوتین و موقعیت وی را آسیب پذیر کنند و موجب تضعیف آنها شوند؟ تاکنون که کرملین مقاومتهای جدی را در مورد تشدید مقیاس و سطح تهاجم روسیه به اوکراین از خود نشان داده است. اخیرا دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، بسیج کلیه ذخایر روسیه جهت باز پس گیری مواضع از دست رفته در اوکراین را رد کرده است.
با این همه بدون تردید پوتین به دنبال تشدید حملات ارتش روسیه علیه اوکراین برخواهد آمد. اینکه چه قدر سریع و شدید وی این دستورکار را به پیش برد، شاخص خوبی در مورد این مساله خواهد بود که بفهمیم تا چه اندازه کرملین در شرایط کنونی احساس ناامنی و تضعیف موقعیت خود را میکند. با این حال در شرایط کنونی، غربیها باید در برابر این تصور که این قبیل مخالفتها آغازی بر پایانِ پوتین در قالب جنگ اوکراین هستند، مقاومت کنند. این تحلیل چندان واقع بینانه به نظر نمیرسد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: رمضان قدیرف پوتین جنگ اوکراین ولادیمیر پوتین علیه اوکراین ارتش اوکراین جنگ اوکراین رمضان قدیرف ارتش روسیه رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۷۵۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
در 23 ژوئن 2023، یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، شورشی علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به راه انداخت.
به گزارش جماران، فارن پالیسی در این باره می نویسد: تصمیم پریگوژین منجر به برخی از خارقالعادهترین صحنهها در تاریخ اخیر روسیه شد. هنگامی که نیروهای گروه واگنر کنترل مرکز استان روستوف را به دست گرفتند، جمعیت شهر علناً شورشیان را در آغوش گرفتند و برای آنها غذا و نوشیدنی آوردند و آنها را در مقابل دوربین های تلویزیونی زنده تشویق کردند. زمانی که پریگوژین شخصاً ظاهر شد، اندکی قبل از اینکه سرانجام شورش خود را رها کرد، همه از او استقبال کردند. اینجا چه خبر بود؟ آیا مردم روستوف صرفاً وضعیت پریگوژین را به عنوان گویای حقایق ناخوشایند در مورد حمله به اوکراین تحسین می کردند؟ آیا آنها فقط ناامیدی خود را از بی کفایتی آشکار سران ارتش عادی ابراز می کردند؟ آیا آنها فکر می کردند که واگنر پیروز می شود و در حال انتخاب طرف خود در این مخاصمه بودند؟ آیا آنها از فرصت برای ابراز نارضایتی گسترده تر استفاده می کردند؟ یا همه موارد فوق - یا هیچ کدام؟
شورش پریگوژین تصویر واضحی از مشکلاتی را ارائه می دهد که هر کسی که سعی می کند بفهمد مردم روسیه واقعاً چه فکری می کنند، با آن مواجه است. اما این سوالی است که نیاز به پاسخ فوری دارد. مقابله با رژیم پوتین و جنگ آن علیه اوکراین بسیار سخت تر خواهد بود مگر اینکه سیاست گذاران و استراتژیست ها بتوانند به درک درستی از افکار عمومی روسیه برسند.
پوتین در سخنرانی شب سال نو خود در پایان سال 2023 این دیدگاه را بیان کرد که میخواهد روسها و تا حدی سایرین بپذیرند: مردم روسیه و رهبر آنها یک «جامعه متحد» را تشکیل میدهند. در این روایت، بین دیدگاه پوتین برای کشور و آنچه روسهای معمولی میخواهند، فاصلهای وجود ندارد و این شامل جنگ در اوکراین میشود، که او آن را به عنوان یک مبارزه قهرمانانه (علیه به اصطلاح نئونازیها) به تصویر میکشد که به طور گسترده توسط شهروندان حمایت میشود.
البته واقعیت نسبتاً پیچیده تر است. این ظاهر اجماع یکپارچه توسط یک دولت پلیسی فراگیر اجرا می شود. یک دستگاه امنیتی عظیم همه چیزهایی را که روسها میگویند و انجام میدهند زیر نظر دارد. برخی از برجستهترین منتقدان پوتین، مانند ولادیمیر کارا مورزا و ایلیا یاشین، به اتهام انتشار «اطلاعات نادرست» درباره ارتش روسیه و جنگ، در حال گذراندن محکومیتهای چشمگیر زندان هستند. الکسی ناوالنی، مخالف پیشرو، یکی دیگر از فعالان معروف ضد جنگ، اخیراً در شرایط نامشخصی در زندان درگذشت. اندکی پس از آن، دستیار او که در تبعید در لیتوانی زندگی می کرد، مورد حمله وحشیانه یک مهاجم با چکش قرار گرفت.
روس های معمولی به خوبی از خطرات ناشی از گفتن حرف نادرست آگاه هستند. سالمندان هنوز خاطرات روشنی از زندگی در زمان رهبران سابق جوزف استالین و لئونید برژنف دارند، خاطراتی که به طرق مختلف به نسلهای کنونی رسیده است.
لیوبوف سوبول، فعال اپوزیسیون تبعیدی معتقد نیست که روسها مایلند آنچه را که فکر میکنند به مسئولان برگزار کننده نظرسنجی ها بگویند: او به فارن پالیسی گفت: «بیشتر اوقات با پاسخهایی که طرفداران دولت را منحرف میکند، نتایج غیرقابل اعتمادی دریافت میکنید. کسانی که از رژیم پوتین حمایت می کنند صادقانه و آشکار پاسخ خواهند داد، در حالی که افراد مخالف از ترس انتقام، مشکلات در محل کار و سایر مشکلات از گفتن حقیقت و بیان احساسات واقعی خود می ترسند.»
نظرسنجی قابل اعتماد به حداقل میزان اعتماد نیاز دارد و اعتماد عموماً در همه جوامع بسته، نه تنها روسیه، کم است. دقت هر نظرسنجی افکار عمومی منوط به در دسترس بودن پاسخ دهندگانی است که هیچ ترسی از پیامدهای منفی ندارند و می توانند پرسشگران خود را نسبتاً قابل اعتماد بدانند. هیچ یک از این شرایط در روسیه وجود ندارد.
برگزارکنندگان نظرسنجی در همه جا نگران چیزی هستند که آن را سوگیری مطلوبیت اجتماعی مینامند ؛ فشار شدید برای گفتن آنچه میدانید از شما انتظار میرود، اما در حکومتهای استبدادی، این مشکل بسیار حادتری است. تعداد کمی از روسها ممکن است نظرات واقعی خود را با کسی که نمیشناسند و از طریق تلفن با آنها تماس گرفته در میان بگذارند و حتی تعداد کمتری نیز احتمالاً نظرات مخالف خود را بیان میکند.
اینکه غرب و اوکراین چگونه پیامهای خود را به جمعیت روسیه میفرستند، تا حد زیادی به این بستگی دارد که آنها چقدر خوب روسها و طرز فکر آنها را می شناسند.
پی بردن به احساسات عمومی برای خود پوتین که ارتش کوچکی از نظرسنجی های خود را برای ارزیابی روحیه ملی دارد به همان اندازه مهم است. اما آیا واقعاً می تواند به آنها اطمینان داشته باشد تا آنچه را که نمی خواهد بشنود هم به او بگویند؟ او ممکن است هرگز نتواند خود را از روایتهای تبلیغاتی خود که به طرز شگفتانگیزی با رفتار طرفداران پریگوژین در روستوف در تضاد است، رهایی بخشد.
این مشکل با کسانی که در حال انجام نظرسنجی هستند تشدید می شود. دو مورد از برجستهترین سازمانهای نظرسنجی در کشور، مرکز تحقیقات افکار عمومی روسیه (VCIOM) و بنیاد افکار عمومی (FOM)، تحت کنترل دولت هستند. سومین مورد، مرکز که توسط گروهی از کارشناسان که در سال 2003 از VCIOM جدا شدند تشکیل شد و اغلب به عنوان مستقل توصیف می شود، بارها مورد حمله کرملین قرار گرفته که آن را به عنوان عامل خارجی محکوم کرده است.
دو سال پیش، وبسایت مستقل Proekt تحقیقی را منتشر کرد که ادعا میکرد کرملین مستقیما در کار VCIOM دخالت دارد. روزنامهنگاران ادعا کردند که VCIOM با تغییر عبارت سؤالات نظرسنجی به روشهایی که پاسخهای «مناسب» را به پاسخدهندگان القا می کند آنها را تحت فشار قرار می دهند.
همچنین گفته میشود که مقامات دولتی برگزارکنندگان نظرسنجی ها را متقاعد کردهاند که از نشان دادن روندهای بلندمدت در میزان اعتماد و محبوبیت پوتین در وبسایت شرکت خود خودداری کنند؛ از جمله پایینترین میزانی که در سال 2018 شروع شد، زمانی که موقعیت او به دلیل اصلاحات عمیقاً نامطلوب بازنشستگی تضعیف شد. اعتماد روس ها به رئیس جمهور خود در مارس 2020 به کمترین میزان در 14 سال گذشته یعنی 28.3 درصد کاهش یافت، اگرچه متعاقباً پس از تهاجم گسترده به اوکراین به شدت افزایش یافت.
بر اساس آخرین نظرسنجی لوادا که در ماه مارس منتشر شد، دادههای لوادا و سایر نظرسنجیهای مستقل، مانند روسی فیلد و گروه کرونیکل نشان میدهد که حمایت عمومی از جنگ همچنان قوی است ؛ 77 درصد. با این حال، لوادا همچنین تاکید کرد که بیشتر پاسخ دهندگان (52 درصد) طرفدار مذاکرات صلح هستند تا ادامه خصومت ها (40 درصد)، که با خواسته های کرملین همخوانی ندارد. 66 درصد از افراد مورد بررسی موافق بودند که روسیه بهای بسیار بالایی را برای تهاجم پرداخت می کند.
ولادیمیر میلوف، فعال اپوزیسیون می نویسد که این یافته ها تصویر حمایت ظاهراً محکم از جنگ را که اغلب در رسانه ها نقل می شود، پیچیده می کند. او استدلال میکند که تعداد کل حامیان ذکر شده در نظرسنجیها باید تفاوتهای مهم بین کسانی که «بیقید و شرط» از جنگ حمایت میکنند (گروهی که او ۳۵ تا ۴۰ درصد میداند) و آنهایی که «بیشتر از آن حمایت میکنند تا با آن مخالفت»، به تصویر کشیده شود.
او خاطرنشان میکند که نظرسنجیها همواره مخالفت شدیدی را با موج دوم بسیج نظامی برای اعزام به خط مقدم نشان داده، احتمالاً به همین دلیل است که پوتین تاکنون از صدور دستور آن خودداری کرده است.
میلوف همچنین می گوید که مخاطبان تلویزیون دولتی روشی که از دیرباز مورد پسند پوتین برای تثبیت پیامش در اذهان مردم بود در حال کاهش شدید است، که نشانهای از کاهش اعتماد به رسانههای رسمی است. او توجه را به تفاوتهای جمعیتی فاحش در میان پاسخدهندگان جلب میکند: حمایت از جنگ در میان افراد مسن و روستایی غالب است، در حالی که در میان جمعیت شهری جوانتر در ضعیفترین حالت خود قرار دارد.
اکثریت قریب به اتفاق مردم اساساً بی تفاوت هستند و به نظرسنجی ها و مقامات هر آنچه می خواهند بشنوند را خواهند گفت. برخی از کارشناسان آن را با اصطلاح زیبا "بی تفاوتی آموخته شده" توصیف می کنند.
کارشناسان در حال آزمایش راههای جدیدی برای مقابله با مشکل بی اعتمادی به نظرسنجی ها هستند. یکی از این راه ها استفاده از قدرت جمعآوری دادههای اینترنت است. دو دانشمند علوم سیاسی بریتانیایی، در حال بررسی پرسشهای جستجوی روسها در گوگل و یاندکس، یک موتور جستجوی داخلی هستند.
این دادهها، در میان چیزهای دیگر، نشان میدهد که روسها از لحاظ مالی بسیار کمتر از آنچه اغلب ادعا میشود احساس امنیت میکنند: پرسشها درباره «ورشکستگی»، «تأمین مالی مجدد وام مسکن» و «اهدای کلیه» از آغاز تهاجم افزایش یافته است. جستجوها درباره افسردگی، اضطراب و خودکشی نیز به شدت افزایش یافته است. محققان همچنین افزایش پرسشهای مربوط به استبداد (از جمله کار مورخ هانا آرنت در مورد توتالیتاریسم و اورول 1984) را دنبال کردند.
برای مدت طولانی، معامله ضمنی میان مردم و کرملین این بوده که پوتین رفاه و ثبات را به ارمغان می آورد و روس ها با سکوت سیاسی به آن پاسخ می دهند. اکنون این معامله با جنگ، با سربازی اجباری، عدم اطمینان اقتصادی شکسته شده است. این روزها حضور رژیم در زندگی شما بسیار زیاد شده است. اکنون در جامعه روسیه افرادی سیاسی شدهاند که قبلاً به سیاست علاقه نداشتند.
در نهایت یک چیز مسلم است: وقتی کسی به شما میگوید که روسها در دیدگاههای خود متحد و یکدست هستند، حرف آنها را نپذیرید. فهمیدن اینکه واقعاً در درون آن سرها چه می گذرد آسان نخواهد بود.